رمان
دختر تاجر ابریشم
اثر: داینا جفریز
مترجم: سید میثم فدائی
۴۵۰ صفحه
طراح جلد: محسن توحیدیان
_________________________
دخترک در آب فرومیرود، بدنش آهسته میغلتد و موهای بلندش در اطراف سرش پیچوتاب میخورد. تکانی به پاهایش میدهد و حباب نفسهایش به سطح آب میآید. سرش را عقب میبرد، بهسختی نفسی میکشد و چهرهی خواهرش را میبیند. دستش را بالا میبرد تا در هوا تکان بدهد، ولی آب دوباره او را در خود میکشد. دستوپایش را به آب میکوبد؛ رود میغرد و صدای غرشش با شلپشلپها درمیآمیزد. باید برای نجات جانش فریاد بزند ولی صدایی از گلویش درنمیآید. دستوپا میزند تا روی آب بماند. قطرات درخشان آب به اطراف میپاشد. رنگها بر فراز سرش رنگ میبازد. به درون آب کشیده میشود. اعماق رود سرد و تاریک است. تصاویر خانه به ذهنش هجوم میآورد. پاهایش سنگین میشود و همچنانکه رود آخرین قوا را از بدنش بیرون میکشد، حس میکند انگار در اعماق آب شناور شده. ولی شناور نیست، بلکه غرق شده.
دختر تاجر ابریشم یک رمان عاشقانه و اجتماعی است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.