یک قاصدک شدم که پیامی نمیبرد
مجموعه غزل
شاعر: گیتی دباغی
طراح جلد: سحر لطفی
——————————
دور از تو بغض من به خدا وا نمیشود
شب حبس خانگی شد و فردا نمیشود
دیگر حیاط آبزده شادم نمیکند
آمد خزان و عشق شکوفا نمیشود
اشکم مجال تازه شدن را نمیدهد
بیهوده بارشیست که دریا نمیشود
بر روی پلک پولک غم سایه میزند
دیگر امید گمشده پیدا نمیشود
در آسمان شب گل مهتاب وا نشد
آن هم حریف تیرگی یلدا نمیشود
گویی که تنگتر شده دیوارهی قفس
پرواز، باز، قسمت پرها نمیشود
گفتم که خاطرات تو را میکنم مرور
در خاطرم که خاطره هم جا نمیشود
خشکیده است شاخه و برگهای ارغوان
آخر درخت بیتو که احیا نمیشود
#گیتی_دباغی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.